وادی ایمن - ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست ؟ - غزل 19

30- وادی ایمن 
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست ؟   منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست ؟
شب تار است و ره وادی ایمن درپیش       آتش طور کجا موعد دیدار کجاست ؟
هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد       درخرابات مپرسید که هشیار کجاست ؟
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند   نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سوی موی مرا با تو هزاران کارست     ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست ؟
باز پرسید زگیسوی شکن درشکنش     کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست ؟
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو ؟   دل زما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست ؟
باده و مطرب و گل جمله مهیاست ولی     عیش بی سار مهنا نشود یار کجاست ؟
حافظ ار باد خزان درچمن دهر مرنج       فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست ؟

توضیحات :
عیار (چابک ) ایمن 0راست ) وادی (بیابانی که ندای حق به حضرت موسی (ع ) رسید ) بشارت (خبر خوش ) کو (کجا ) شکن در شکن (پیچ در پیچ = صفتی برای گیسو ) سلسله مشکین (استعاره از زلف گره گیر یار ) مهنا (گوارا – اسم معفول از تهنیت ) معقول (فهمیده ) طور (کوه طور که نورحق برموسی تایید ) خرابات (عالم فانی ) سر موی (نوک موی ) ملامت گرد (سرزنش گر) معنی بیت 2( شب تاریک فراق است و راه وادی ایمن وصال درپیش است فروغ آتش هدایت ار کوه طور نمایان نیست زمان دیدار چه وقت است ) معنی بیت 8(تمام اسباب و وسایل عیش آمده است اما زندگی بدون یار گوارا و خوش نیست پس یار کجاست که عیش ما تکمیل وشد ) معنی بیت آخر (ای حافظ ار آسیبی که تند باد حوادث به باغ و چمن می رساند آزرده خاطر مشو و درست فکر کن زیرا کنار هرگلی خاری است .

نتیجه تفال :
1-   خیلی درفکر او هستی و سخت عاشق و شیفته و بی قرارش می باشی ، بطوریکه درخواب و بیداری و درهمه حال ازیاد او غافل نیستی
2-   شما در اندیشه و فکر چیزی یا کسی هستی که نمی دانی به آن می توانی دست یابی یا خیر ؟ با توکل  به خدا و ارادهای قوی می توانی به آن دست یابی و شاهد موفقیت را درآغوش داشته باشی و گرنه بهتر است از آن صرفنظرکنید
3-   حافظ دربیت 3 می فرماید (هرچه درعالم است دستخوش ویرانی و فناست و بقایی ندارد همانگونه که درمیکده همه مست می گردند درخوابات گیتی نیز همه از باده مرگ مست و مدهوش خواهند شد و به سوی عدم خواهند شتافت )
4-   شما شخصی مهربان ، صمیمی بخشنده و فعال هستید اما متاسفانه اغلب اوقات دچار تردید و دو دلی می شوید اگر با تلاش این حالت را از خود دور سازید در زندگی فردی موفق و کامیاب خواهید شد .
5-   انجام این نیت ابداً به صلاح شما نیست و بهتر بگویم فعلاً زود است که دراین باره فکر کنید
6-   طلاق حتمی است ازدوا زود است گمشده می آید مسافر فعلاً نمی آید خبر بدی دریافت می کنید که باید براعصاب خود مسلط باشید
7-   سوره مبارکه یونس از آیه 50 تا 90 را با حضور قلب و معنی بخوانید و به یکی ازمشاهد متبرکه برای زیارت بروید که گشایش است .
8-   اگر نذر می کنید ادا کنید زیرا فعلاً دو مورد بدهکار هستید که ادا کنید برنده : به افراد برتر ازخود احترام می گذارد و سعی میکند تا از آنان چیزی بیاموزد اما بازنده از افراد برتر خود خشم و نفرت داشته و درپی یافتن نقاط ضعف آنان است
9-   به زودی خوابی خواهید دید که تعبیرآن کامیابی خانواده شماست و همگی از نگرانی رهایی می یابند .


کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل
آرامگه: آرام گاه، جای آسایش، منزل و مأوا، استراحتگاه.
عیّار: تردست، چالاک، مکّار، زیرک، حیله باز.
شب تار: شب تاریک و در اینجا اشاره به شب تاریکی است که حضرت موسی (ع) در وادی ایمن ندای حق تعالی را شنید.
وادی: بیابان.
ایمن: بیابانی است در کنار کوه طور.
طور: به معنای کوه و نام اختصاصی کوهی است در بیابان سینا.
آتشِ طور: اشاره به نوری است که حضرت موسی (ع) در وادی ایمن بر سر کوه طور مشاهده کرد و چون نزدیک شد درختی نورانی را مشاهده کرد.
موعد: وعده گاه، جایگاه وعده.
نقش: صورت، علامت.
خرابی: فنا و نابودی.
بشارت: مژده، خبرخوش، نوید.
اشارت: دریافتن معنا و راز با اندک توضیح و تفهیم، نمودار.
شکن در شکن: پیچ در پیچ.
گوشه گرفت: کناره گرفت.
مهیّا: آماده شده، ساخته شده، حاضر و آماده شده.
مُهنّا: گوارا، سازگار، خوش.
معقول: پسندِ عقل، قابل فهم و درک.
معانی ابیات غزل
(۱)ای نسیم سحری، آسایشگاه یار و منزل آن ماهروی جفاکار کجاست؟
(۲)الف: شب تاریک و راه بیابان ایمن در پیش روست، آتش طور و جایگاه دیدار آن کجاست؟
ب: در شب تیره فراق، راه بیابانیِ به سوی محبوب در پیش روست. نور وصال و جایگاه دیدار آن کجاست؟
(۳)ناگزیر هر کس به این جهان آمد فناپذیر است. توقّع مدارید که در خرابات هشیاری بر جای بماند.
(۴)کسی فهیم و سزاوار خبر خوش است که با اندک نموداری معنای راز سرِّ مگو را دریابد. در این باره گفتنی بسیار است امّا گوش شنوا کو؟
(۵)ما که با تو هزارگونه پیوند وابستگی داریم، در چه حالیم و آن که ما را سرزنش می دهد در چه حال؟
(۶)از پیچ و خم زلف دلدار سراغ این دل غمزده و گرفتار مرا بگیرید.
(۷)کارِ عقل به دیوانگی کشیده است. کجاست زنجیر زلف مشکین یار تا پایش در بند نهیم. دل از ما دوری جسته، گوشه ابروی دلدار کجاست؟ شایددل در آن گوشه باشد.
(۸)گل و مُل و مطرب همگی آماده است امّا بدون یار عیشی خوش و سازگار میسّر نیست. کجاست آن یار نازنین؟
(۹)حافظ! در چمن روزگار، از دستبرد باد خزان گله مند مباش. درست فکر کن. گل بی خارکجا دیده شده است؟
شرح ابیات غزل
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات
بحر غزل: رمل مثمّن مخبون مقصور
*
در سال ۷۵۴ هجری زمانی که شیراز به محاصره امیر مبارزالدّین درآمد، شاه شیخ ابواسحاق ناچار به فرار شده و پس از کمک گرفتن از شیخ حسن ایلکانی و حمله و شکست مجدّدی که نصیب او شد به اصفهان پناه برد تا آنکه بعداً گرفتار و به دست امیر مبارزالدّین به قتل رسید. با اشغال شیراز و حکومت امیر مبارزالدّین ستاره اقبال حافظ غروب کرده و در مدّت زمامداری ۴ ساله این حاکم سخت گیر تا شروع زمامداری فرزندش شاه شجاع، حافظ هر غزلی سروده از شکوه و شکایت و نومیدی حکایت دارد و این غزل یکی از آنهاست که به هنگام دربدری شاه شیخ ابواسحاق سروده شده است.
حافظ در مطلع غزل از نسیم سحری نشانی شاه ابواسحاق را می پرسد و در بیت دوم راه پرنشیب و فراز بازگشت او را در پیش چشم خود مجسّم کرده و نمی داند که کی و کجا پیروزی نصیب او می شود. در بیت سوم از فرط نومیدی می گوید که افسوس که هر زاینده میرنده است و در بیت چهارم بی تدبیریها و عیّاشی های شاه را در گذشته مدّ نظر آورده و می گوید در این باره حرف زدنی بسیار است که هر چه با اشاره گفتیم به گوش او فرو نرفت.
بیت پنجم اشاره به علاقه یی است که حافظ به شیخ ابواسحاق داشت و این موضوع چون زبانزد خاص و عام بود و به خاطر همین طرفداریها مورد شماتت و غضب امیر مبارزالدّین قرار گرفته او را به نام ملامتگر یاد می کند. در ابیات ششم و هفتم و هشتم شاعر از دوری شاه و سختی ایّام و بدبختی خود گلایه کرده و در بیت مقطع به شاه ابواسحاق امّیدواری داده می گوید با مشکلاتی که در پیش راه تست مبارزه کرده و دچار یأس و نومیدی مشو و با فکر و نقشه معقول در راه پیروزی کوشا باش.
***
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان

غزل به قلم علامه قزوینی :

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
















غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست ؟   منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست ؟
شب تار است و ره وادی ایمن درپیش       آتش طور کجا موعد دیدار کجاست ؟
هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد       درخرابات مپرسید که هشیار کجاست ؟
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند   نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سوی موی مرا با تو هزاران کارست     ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست ؟
باز پرسید زگیسوی شکن درشکنش      کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست ؟
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو ؟   دل زما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست ؟
باده و مطرب و گل جمله مهیاست ولی      عیش بی سار مهنا نشود یار کجاست ؟
حافظ ار باد خزان درچمن دهر مرنج       فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست ؟

غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر